تکانه‌ها وَ چندوُچون

ساخت وبلاگ

تکانه‌ها وَ چندوُچون

چهارشنبه دهم شهریور ۱۳۹۵

 

بخوانید شعر تازه‌ای از من در مجله‌ی ادبی پیاده‌رو

«تکانه‌ها وَ چندوُچون»

 

 

خاصه وقت انحنای عمر

خاصه می‌بینی دود

می‌کند در تأنی چشمان‌ات

ابرها همه می‌فهمند خیسی تابوت‌ات را

و مشفقانه چکه‌هایت را برمی‌داری

می‌گیری به‌نیش

می‌بینی در گردش عشق‌سانی‌ات:

                                         وفاخوارانه وُ مصلحت‌ساز      طاووس شده‌ای!

 

سراب‌کاری وُ سازگاری

تو به‌کاری وُ پَرت

تا بودی از قافله‌ی تاب‌آوران بودی وُ بعد

ریزش عمر در قلمه‌هایت با آن‌که تا بود     فرّ جفا بود

در مُرده‌سالی‌ِ این‌سال

تکرارِ حیرت از مکنده‌گی دوست

و کشفِ عبارتی‌ از سِحرِ سال‌های پرت

ایشانِ پرت

جمعانِ پرت

سوسوی پَرتانِ ایشانْ در تهرانِ چَرت

خاصه وقتِ محقرِ طاووسی

کنار انگیزه‌های تخت وُ گوشی‌های کَر

و مصلحت نیست بمیریم

که «عبارت‌اش» هنوز

فرسوده می‌کند باکره‌گی‌های عمر را

تا خاصه که می‌فهمم:

                          محبوسِ ویژه‌گی تواَم.

 

 

 مرداد ۱۳۹۵ - تهران


[ ]
+
شعری از کریستینا لوگْن...
ما را در سایت شعری از کریستینا لوگْن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vahidalizadehrazzazi بازدید : 129 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 6:15