بارتلبی و شرکا | انریکه بیلا-ماتاس | وحید علیزاده رزازی

ساخت وبلاگ

بارتلبی و شرکا | انریکه بیلا-ماتاس | وحید علیزاده رزازی

یکشنبه سی ام آبان ۱۴۰۰

بعد از مدت‌ها که به اینجا سر می‌زنم، سالیان وبلاگ‌نویسی برایم مثل ماشین‌دودی می‌ماند که هنوز «لبِ خط‌ا»ش پابرجاست؛ رد دارد، خط دارد و ربط. و خب چه کنیم که فضای مجازی چنان طومار همه‌چیز را در هم پیچیده که خودمان هم نفهمیدیم چه بود و چه شد. راستش اینجا را باز نگه داشته‌ام آن‌هم به یک منظور: «بایگانی آثار». و خب خدا را چه دیدی؛ شاید یک روز تمام به‌اصطلاح «اکانت‌های سوشیال مدیا» از دسترس خارج شد و بایگانی نوشته‌جات و خطوط عمر به طرفه‌العینی نیست و ناپدید شد. شاید روزی دوباره به ماشین‌دودی‌ها برگشتیم و همین‌جا را هم غنیمت شمردیم: به وبلاگ‌هایی که هر چه نداشت، دست‌کم «حرمت» داشت. 

باری؛ ترجمۀ رمان «بارتلبی و شرکا» نوشتۀ انریکه بیلا-ماتاس همین امروز و به همت نشر بان منتشر شد. رمانی که عمیقاً دوستش دارم و تمام روزهای ترجمه‌اش برایم کیفوری بود و حیرت. امیدوارم ادای دِینی باشد به تمامی آنان‌که: «ترجیح می‌دهند که نه!»

بارتلبی و شرکا

و این هم یادداشت پشت جلد اثر:

بارتلبی و شرکا اولین کتابی است که از انریکه بیلا-ماتاس و با اجازۀ خودش به فارسی بازگردانده می‌شود. بیلا-ماتاس از همان بدو نوشتن، به‌قول خودش روی «ادبیات مخاطره» یا به‌عبارتی ادبیاتِ امتحان‌پس‌نداده شرط بست. «بارتلبی و شرکا» (۲۰۰۰) در واقع یکی از آن قمارهای غریب و تجربی او است با مفهوم «ژانر» که این پروژه را در «ناخوشی مُنتانو» (۲۰۰۲) و «دکتر پاسابِنتو» (۲۰۰۵) پی می‌گیرد و یک «سه‌گانۀ متا-ادبی» (Trilogía Meta-Literaria) با محوریت مسئلۀ «هویت» نویسنده و هنرمند به‌دست می‌دهد. وقتی بارتلبی و شرکا در اسپانیا به چاپ می‌رسد، میان منتقدین ولوله‌ای برپا می‌شود که آیا این اثر را رمان (Novela) بنامند، ضدّ-رمان (Anti-Novela) بنامند و یا مِتا-رمان (Meta-Novela). اما فارغ از اینکه ژانر این اثر را چه بنمامیم، بیلا-ماتاس در بارتلبی و شرکا سراغ «هزارتویی‌هایی از نَه» و «آدم-نَه‌ها»ی کمیاب و بدیعی رفته و آنها را چنان با واقعیت و خیال درهم‌آمیخته‌ که خوانندۀ راحت‌طلب معاصرش را با فضاهایی یکسر پارادوکسیکال مواجه‌ می‌کند و مفهوم رمان‌خواندن را دست‌کم برای چند ساعتی در تعلیق نگه می‌دارد. نویسندۀ گوشه‌نشینِ بارسلونایی شوخ‌طبعانه و هوشمندانه «مجمع‌الکواکبی» از مؤلفانی ساخته که به سندرم بارتلبی محرّرِ هرمان ملویل گرفتار آمده‌اند و در فراسوی نیک و بد قلم را زمین گذاشته و در صلاتِ‌ظهری آفتابی، پیش از آنکه متوسط‌الحال‌ها هوا را غبارآلود کنند، ترجیح داده‌اند تا در یک رمان، یک قصه، یک تک‌شعر، یک سطر و حتا یک کلمه زندگی کنند؛ در یک نَه!

بارتلبی و شرکا (پشت جلد)

بارتلبی و شرکا | انریکه بیلا-ماتاس | ترجمۀ وحید علیزاده رزازی | نشر بان | تهران | چاپ یکم | پاییز ۱۴۰۰


برچسب‌ها: بارتلبی و شرکا, انریکه بیلاماتاس, وحید علیزاده رزازی, نشر بان
[ ]
+

شعری از کریستینا لوگْن...
ما را در سایت شعری از کریستینا لوگْن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : vahidalizadehrazzazi بازدید : 138 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 13:19